اهمیت امنیت عاطفی برای کودکان
قطعا تمامی والدین باید به دنبال این باشن که بتونن در کودک خودشون احساس امنیت و دلبستگی نسبت به خانه و خانواده رو ایجاد کنن. در این بین والدین باید از الگوهای رفتاری مشخصی تبعیت کنن تا باعث ایجاد امنیت روانی و عاطفی در فرزندان خودشون بشن. پدر و مادری که رفتار خودشون رو با رفتار بچه مطابق کنن، کودک آنها دارای امنیت روانی بیشتری هستش. در واقع والدین باید بتونن با کودکان خودشون دوستانه تر رفتار کنن و صمیمیت بیشتری بین اونها وجود داشته باشه. این دسته از والدین وقت بیشتری رو با کودک خودشون سپری میکنن و بیشتر به اونها لبخند می زنند و حتی اونها رو بیشتر در آغوش میگیرن و لمس میکنن.
برعکس والدین که دارای کودکان با امنیت روانی پایین هستند از نظر روانشناختی “والدین غیر قابل دسترس” خوانده میشن. این دسته از والدین و مخصوصا مادر، ممکنه در ماههای اول به دنیا اومدن فرزندش به دلیل افسردگی پس از زایمان، تمایلی به کودک خودشون نشون ندن و حتی ممکنه اون رو نپذیره و از بچه خودش دوری کنن.
فشار روانی در کودکان
همه ما فکر میکنیم که فقط بزرگسالان هستن که روزانه با انواع فشارهای روانی و عصبی درگیر هستن و در زندگی کودکان فشار روانی وجود نداره. در حالی که این مطلب کاملا غلط هستش و بچه های ما هم به تناسبی می تونن درجات مختلف فشار روانی رو داشته باشن.
کودک سه یا چهار ساله ای رو تصور کنید که والدین این کودک شاغل هستن و هر دو سرکار میرن. این کودک رو در یک مهد کودک خصوصی ثبت نام کردن و با انواع اسباب بازی و لوازم کودک اون رو سرگرم میکنن. یا حتی ممکنه به این دلیل که مثلا ساعت 9 صبح سرویس مهد بایستی به دنبال بچه بیاد و از طرفی هم پدر و مادر مجبور به ترک زودتر منزل هستن، مجبور بشن کودک رو به همسایه یا یکی از بستگان بسپارند. این موضوع در پایان روز می تونه برعکس باشه، یعنی کودک زمانی که از مهد کودک به خانه میرسه، ابتدا به خانه همسایه یا آشنایان میره و پدر و مادر با چند ساعت تاخیر به منزل میرسن.
در این حالت کودک وقتی مجددا والدین خودش رو میبینه، تقریبا حدود 12 ساعت از حضور اونها محروم بوده و مجبور بوده با اماکن و افراد زیادی سازگاری پیدا کنه. برای یک کودک سه یا چهار ساله این یک فشار روانی زیادی محسوب میشه و کودک برای این کار باید انرژی خیلی زیادی رو صرف کنه. پس اصلا جای تعجب نیست که در مهد کودک و یا خانه بستگان بهانه گیری کرده و بی تابی کنه و علاقه زیادی به بازی کردن با سایر بچه ها رو نداشته باشه. خیلی وقتها هم خواهید دید که این کودک در یکجا نشسته و به یک نقطه خیره شده و کاملا بی انرژی هستش، علت اون هم اینه که انرژی اون در زیر بار این فشار روانی تقلیل پیدا کرده و انرژی بایستی صرف شادابی و طراوت کودک می شده، به دلیل تحمل فشار روانی کاهش پیدا کرده.
آخرین دیدگاهها